عکس کتلت مرغ_میرزا قاسمی
منیژه
۷۰
۳.۰k

کتلت مرغ_میرزا قاسمی

۲۷ آبان ۰۰
♦بچه‌ی جو گیری بود، دو سه باری در دفتر مدیر مدرسه رفت و آمد کرده‌بود و بعد از آن خدا را بنده نمی‌شد و ادعایش را با فیل و ماموت نمی‌شد کشید. هیچ‌کس را در کلاس و مدرسه برای خودش نگه نداشته‌بود و دلش خوش بود که قدرتمند است و با مدیر و بزرگان حشر و نشر می‌کند. بارها ناخن‌های بلند و چند دقیقه دیر آمدن‌ها و شوخی‌های دوستانه را پیش مدیر رسوا کرده و آرامش و اعتبار خیلی‌ها را خراب کرده‌بود و احدی از او دلِ خوشی نداشت. همه به خونش تشنه بودند و دنبال فرصتی می‌گشتند تا انتقامشان را از او بگیرند و این ترسناک بود؛ اینکه عده‌ی زیادی را رنجانده‌باشی و دل خوش کنی به مدیری که با حرف و اعتراض و اتحاد همان عده، از قدرت می‌افتد. همین هم شد، مدیر مدرسه به علت شکایت‌های پی در پی دانش‌آموزان و والدین و برای اشتباهات فاحشی که انجام داده‌بود، برکنار شد و مدیر جدیدی برای مدیریت مدرسه روی کار آمد، انسان درستی که نیازی به جاسوس و زیرآب‌زن نداشت.
حالا او مانده بود و عواقب کارهاش، دوستانی که نداشت، شرافتی که پایمال کرده‌بود و بذر نفرتی که از خودش در دل بچه‌های مدرسه کاشته‌بود.
خیلی راحت می‌توان از عرش به فرش رسید و از اوج، به زیر آمد و امان از وقتی که آن پایین، خشم و نفرت در انتظار تو باشد و پذیرفته نشوی.
قدرت هیچ‌گاه در یک نقطه متمرکز نمی‌ماند، بین توده‌ی آدم‌ها تقسیم می‌شود و بیشترین قدرت، همیشه از آنِ جمع بوده، نه فرد. و آنان که به فرد یا افراد تکیه دادند و جمع را زیر پا له کردند، روزی زیر پای اتحاد همان جمع له خواهند شد. این را تاریخ بارها ثابت کرده.

#نرگس_صرافیان_طوفان

─┅─═इई 🍁🍂🍁ईइ═─┅─
...